من زحمت می کشم وبلاگمو بروز می کنم ولی شما اصلا نظر نمیدید (حداقل بگید خوبه یا بد) واسه دل گرمی

تا حالا عاشق شدی؟

آمار مطالب

کل مطالب : 155
کل نظرات : 23

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 409
باردید دیروز : 68
بازدید هفته : 477
بازدید ماه : 518
بازدید سال : 25305
بازدید کلی : 74645

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق به شرط چاقو و آدرس eshghrk.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 409
بازدید دیروز : 68
بازدید هفته : 477
بازدید ماه : 518
بازدید کل : 74645
تعداد مطالب : 155
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : رسول حبیبی
تاریخ : سه شنبه 12 دی 1391
نظرات

 

.:: آرزوهای یک زن ::.

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زارکنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد......

 

قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم

خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردنآرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، 
۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم

خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد

آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم

قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت 
۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی

خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پسآرزویش برآورده شد

بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت 
۱۰ برابرثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند

خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد

آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد

خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم

.

و مرد دچار حمله قلبی 
۱۰ برابر خفیف تر از همسرش شد.



تعداد بازدید از این مطلب: 880
برچسب‌ها: , :: آرزوهای یک زن :: , ,
موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود